9 مرداد 1389 / 19 شعبان 1431 / 31 جولای 2010
9 مرداد 1389 / 19 شعبان 1431 / 31 جولای 2010
9 مرداد 1389 / 19 شعبان 1431 / 31 جولای 2010 |
آيتاللَّه ملااحمد فاضل مراغي در اواسط قرن سيزدهم هجري قمري به دنيا آمد. وي در اصل از اهالي مراغه و ساكن تبريز بود. ايشان پس از طي تحصيلات مقدماتي علوم اسلامي، راهي حوزه علميه نجف اشرف گرديد و از محضر استاد اعظم، شيخ مرتضي انصاري و سيد حسين كوه كمرهاي و ديگر بزرگان استفاده نمود. فاضل مراغي پس از سالياني كه در حوزه نجف حضور داشت به مدارج بالاي علمي دست يافت به تبريز بازگشت و به تدريس فقه و اصول و كلام پرداخت. از ايشان آثاري بر جاي مانده كه حاشيه بر نهجالبلاغه، حاشيه بر صمديه، تفسير قرآن و نكات القرآن و بيان دقائقه از آن جمله است. سرانجام اين عالم امامي و فقيه اصولي و متكلم و اديب بزرگوار، در نهم مرداد 1271 ش برابر با پنجم محرم الحرام 1310ق در تبريز درگذشت و پيكرش را به نجف منتقل نموده و در واديالسلام به خاك سپرده شد. |
|
حجتالاسلام كامياب در سال 1329 ش در يكي از روستاهاي گناباد چشم به جهان گشود و از جواني به تحصيل علوم حوزوي پرداخت. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تلاشهاي قابل توجهي از خود نشان داد. سرانجام يك هفته پس از انتخاب از سوي مردم مشهد به نمايندگي مجلس شوراي اسلامي در نهم مرداد 1360 در 31 سالگي، به دست مزدوران منافق به شهادت رسيد. پيكر مطهر ايشان پس از تشييعي مردمي، در يكي از رواقهاي حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) به خاك سپرده شد. |
|
|
|
|
بنيمُصْطَلَقْ تيرهاي از قبيلهي خُزاعه ميباشند كه با قريش هم جوار بودند. آنان قصد داشتند با تهيهي سلاح و نيرو، مدينه را به محاصره درآورند. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) همچون مواقع ديگر، براي خاموش كردن نطفهي فتنه، با ياران خود به سوي قبيله بنيمصطلق حركت كرد و در كنار چاه "مريسيع" با آنان روبرو گرديد و پس از نبردي، سپاه دشمن را پس از دادن 10 كشته متفرق کرد. |
سرزمين كاپ در جنوب قاره آفريقا به تصرف سپاهيان انگليسي در آمد . به اين ترتيب دوران استعمار نواحي آفريقا توسط بريتانيا آغاز شد . كاپ سرزميني است كه از شمال به آفريقاي جنوب غربي ، از جنوب و شرق به اقيانوس هند و از مغرب به اقيانوس اطلس محدود است . اين منطقه امروزه بخشي از كشورآفريقاي جنوبي را تشكيل ميدهد . |
شارْلْ آگوستين كولِنْ، فيزيكدان فرانسوي، در 31 ژوئيه 1736م در شهر پاريس فرانسه به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات خود، به تحقيق در رشتههاي الكتريسيته و مغناطيس پرداخت. كولن در طي سالهاي بعد تاليفات متعددي نگاشت و قوانين فراواني وضع كرد كه امروزه در فيزيك مورد استفاده قرار ميگيرند. قوانيني كه در وي فيزيك به وجود آورده، در كتب فيزيك به نام او "قوانين كولن" خوانده ميشود. كولن در طي اكتشافات خود، خواص عقربه مغناطيسي را كه تحت تاثير ميدان مغناطيس زمين قرار گرفته باشد شرح داد و از آنجا چنين نتيجه گرفت كه بهترين راه براي ساختمان قطب نما آن است كه عقربه را به انتهاي نخي متصل سازند و آن را به حال آزاد بياويزند به طوري كه بتواند در هر امتدادي كه ميخواهد ممتد شود. اين نوع تعليقْ، او را واداشت كه درباره انواع مختلف نخ و اندازهگيري آنها مطالعه كند و اين مطالعات در نهايت باعث كشف واختراع ترازوي تاب دار گرديد كه در آن، نيروي بسيار كوچكي با استفاده از اين مقاومت، اندازهگيري ميشود. وي از سال 1785 تا 1789، حاصل بررسيهاي خود را كه از مجموعه آنها، اكتشاف يكي از اساسيترين قوانين الكتريسته ساكن نتيجه گرديد، منتشر ساخت. كولن ثابت كرد كه قانون جاذبه نيوتني در مورد بار الكتريكي نيز صحت دارد و جسمي كه بار الكتريكي منفي دارد، جسم داراي بار الكتريكي مثبت را به خود جذب ميكند. شارل كولن سرانجام در 31 اوت 1806م در 70 سالگي درگذشت. |
|
از نيمه هزاره دوم ميلادي كشورهايي چون انگلستان، هلند، پرتغال و اسپانيا به واسطه برخورداري از نيروي دريايي پيشرفته، موفق به كشف و تصرف مناطق گوناگون جهان شده و به استعمار و بهرهكشي ظالمانه از ساكنانِ بومي و منابع طبيعي آن ميپرداختند. در اين ميان، توسعه و گستردگي دامنه مستعمراتِ كشور استعمارگر و سلطهجوي بريتانياي كبير در شرق و غرب زمين آن چنان بود كه بنا بر ضربالمثل مشهور، آفتاب هيچگاه در امپراتوري بريتانيا غروب نميكرد. بنابراين، براي رسيدگي به امور اين مناطق، وزارت مستعمرات در بريتانيا شكل گرفت و توانست با بهرهگيري از مأموران و كارگزارانِ خويش، نه تنها به چپاول و غارت منابع طبيعي و محصولات اين مناطق بپردازد، بلكه در ميان طبقات مختلف جوامع به ايجاد اختلاف و تفرقه ديني و مذهبي، قومي و نژادي بپردازد. در اين زمينه ميتوان از فروپاشي امپراتوري عثماني، پيدايش مذاهب ساختگي وهابيت و بهائيه و شكلگيري صهيونيسم و رژيم نژادپرست اسرائيل ياد نمود. اما اوضاع بينالمللي در قرن بيستم و به ويژه نيمه دوم آن، باعث شد تا در بيشتر كشورهاي تحت ستم، عليه استعمارگران، قيامها و جنبشهايي بر پا شود كه دامنه آن از جنوب افريقا تا شرق آسيا را در بر ميگرفت. اين جريان در دهه 1960م سرعت بيشتري گرفت. به صورتي كه به دهه استقلال موسوم گرديد. در اين ميان استعمارگر پير انگلستان براي رهايي از اتهامات و نيز ارائه چهره بشر دوستانه و در عين حال كم نمودن هزينههاي دخالت مستقيم، تصميم به انحلال وزارت مستعمراتِ انگلستان گرفت كه در 31 ژوئيه 1966 عملي گرديد و استعمار نو جايگزين آن شد. با اين حال، استعمارگران كه سالهاي متمادي در مستعمرات خود حضور داشتند. ضمن وابسته ساختن آنان به خود، مشكلات متعدد نواحي استقلال يافته را به حال خود رها كردند و اين امر به عقبماندگي بيشتر كشورهاي به استقلال رسيده كمك نمود. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}